پیمان گنجی
در دنیایی که خدا همراه اول است هیچ کس تنها نیست روزگارت خدایی...

 

بسمه تعالي

سوگند نامه وکالت که با تاکيد بر شريف بودن اين حرفه احترام هميشگي به قوانين و نظامات را براي هر وکيلي لازم الاتباع مي داند و در پي آن تنها هدف هر وکيل را عدالت و احقاق حق مي داند اصل و چهار چوبي است که تمام وکلاء با هر گرايش فکري و عقيدتي بايستي به آن پايبند باشند چرا که علاوه بر اتيان سوگند به خداوند متعال که عاليترين و مافوق تمام هستي است شرافت خود را نيز وثيقه تعهد به آن قرار داده اند ، هيچ علت و عذري نمي توانند توجيه کننده نقض و يا تخلف از آن گردد . سوگند نامه وکيل را ،
 
 متعهد مي سازد بر خلاف شرافت قضاوت و، وکالت اقدام و اظهاري ننمايد که فراتر از اقدام اظهارات وکيل را نيز در بر مي گيرد و وکيل را حتي از اظهارات خلاف شأن و شرافت قضاوت و وکالت ممنوع مي دارد در ادامه رعايت ادب و احترام را نسبت به اشخاص و مقامات اداري و قضايي و همکاران و اصحاب دعوي همچنين پرهيز از اعمال نظريات سياسي و خصوصي و راستي و درستي در امور وکالتي ، شخصي و دفاع از حق را به تعهدات وکيل مي افزايد اخيراً مشاهده مي شود بعضي از همکاران به انگيزه هاي غير حرفه اي علاوه بر زير سوأل بردن احکام روشن و قوانين اسلامي رعايت احترام و ادب را نسبت به مقامات قضايي و همکاران ننموده، با اين دلخوشي که در چند روزنامه و سايت بعنوان فعال حقوق بشر !
 
 و حقوقدان آزاديخواه! از آنان ياد مي شود تمام اصول را زير پا مي گذارند. يکي از اين همکاران که گويا تمام بي عدالتي ها و تضييع حقوق در پرونده هاي وکالتي ايشان به وقوع مي پيوندد ، در مصاحبه هاومطالبي که تقرير مي کنند ، هميشه از دستگاه قضايي نالان اند ، البته خودشان هم به نيکي واقفنداز ديد حقوقدانان وکلا"زاويه علم حقوق ادعاهاي مکررشان وجاهتي ندارد مثلاً در مطالبي که در پرونده هاي قتل: شخصي که در سن بالاي بلوغ مرتکب قتل شده را مستحق قصاص ندانسته و ديگري که در درگيري چاقو در آورده و به سينه طرف مقابل زده را به اين دليل که مدعي است قصد قتل نداشته است ( عليرغم آنکه نوع عمل وي کشنده بوده و اقرار به جرم دارد) را قاتل عمدي تلقي نمي کنند، اجراي قصاص موکل محکوم به قصاص نفسشان بدون اطلاع و حضور ايشان، ادعاي ممانعت از اخذ وکالت وي و ديگر همکارهمراهشان، از دو زنداني متهم به سنگسار در زندان اصفهان و برخورد نامناسب داديارناظرزندان و دادستان محترم که نهايتا"عدم توفيق در اخذ وکالت از زندانيان رادر پي داشته!!! البته اين ادعاها صرفاً بدليل آنکه خوراکي براي سايتها و منابع مدعي آزادي و حقوق بشر !
 
اند ارزش دارد نه از لحاظ حقوقي و قضايي. ليکن موارد مذکور منصرف از مقال است و جاي بحث در مورد مباني قانوني و مطابقت يا عدم مطابقت ادعاهاي مطروحه بامنطق و عقل سليم در جاي ديگر است گذشته از آنکه اگر مسئولين ادعا هاي ايشان را به جديت و در منابع خبري پاسخ مي دادند ميدان بحث و نقد غير حقوقي آراء و عملکرد محاکم و مراجع وابسته و نيز مسئولين امر براي خبر گزاريها و سايتهاي مدعي دفاع از حقوق بشر، تنگ تر شده چنين ترکتازي نمي نمودند . البته هيچ حقوقداني منکر نقد صحيح و حقوقي قوانين و عملکرد دو دستگاه قضايي نيست و ايرادات موجود نيز لازم است مورد انتقاد سازنده قرار گيرند ولي جو سازي و تهيه خوراک تبليغاتي غير از انتقاد سالم است همکار محترم که در وبلاگ خود تحت عنوان دفاع از بي دفاع؟؟!!! حتي در مورد احکام اسلامي نيز نظر خواهي راه انداخته ،جالب آن است که بيشتر به جاي نقد علمي قانون و تذکر به قانونگذار دستگاه مجري قانون که قوه قضائيه است راموردحمله قرار مي دهند. اخيراً در مطلبي تحت عنوان « معاون دادستان اصفهان ترور شد ؟؟؟ » ضمن بي اثر دانستن اعدام قاتلين!اقدامات انتقام جويانه و جانبدارانه بعضي از قضات و تن ندادن به خواسته هاي قانوني ديگران حتي مجرمين خطرناک و نهايتاً دشمن تراشي قضات !! را دليل ترور و انگيزه مجرمين وانمودکرده اندهر چند از اين اقدام اظهار تاسف نموده و هيچ انگيزه اي را مجوز قتل ندانسته اند ليکن مفهوم و برداشت از متن چيز ديگر است . اين همکار محترم که در مصاحبات و مقالاتشان آمادگي خود را جهت وکالت بعضي پرونده ها مانند پرونده اميد رضا مير صيافي آنهم بصورت رايگان اعلام مي دارند و ظاهراً علاقه زيادي به نجات جان انسانهاي بيگناه دارند حداقل بايستي با تحقيق کافي اظهار عقيده کرده و انصاف و بي طرفي را رعايت فرمايند موضوع دقيقاً ياد آورآن فراز از سوگند نامه وکالت است که عدم احترام و اظهار بر خلاف شرافت قضاوت و وکالت احتراز از اعمال نظريات سياسي و خصوصي را متذکر ميگردد.
 
 ترور تولايي با هر انگيزه اي انجام شده باشد نمي تواند به دلايلي باشدکه توسط همکارآزادانديش ودلسوز حقوق بشر قيد شده است چرا که اولاً : قاتل پرونده اي نداشت که تحت رسيدگي شهيد تولايي باشد ، ثانياً : مراجعات مکرر قاتل به تولايي به لحاظ معاونت دادستان و سرپرستي مجتمع شماره 1 بوده نه قاضي رسيدگي کننده به پرونده و ثالثاًً : تولايي سمت مديريتي در دادسرا داشتند ، رابعاً : از تمام موارد گذشته هر کسي برخورد کوتاهي با تولايي داشت به فروتني و حسن خلق وي در همان لحظات اول پي مي برد لذا مي توان به صراحت گفت ، همکار محترم نه تولايي را مي شناخته و نه برخوردي با وي داشته است ، وصف تولايي را بايد از همکاران اعم از قضايي و اداري وکلاء و ارباب رجوع پرسيد تابراي بعضي افراد روشن شود تولايي نه برخورد انتقام جويانه با کسي داشت نه ذره اي کبر و بي عدالتي در قضاوتش ديده مي شد .با آنکه دشمن تراشي مورد نظر همکار محترم از لواحق شغل قضاست ، اينجانب به دليل آشنايي نسبتاً طولاني که با تولايي داشتم ( از زماني که در دادگستري فلاورجان اشتغال به خدمت داشتند و بعد از آن به شاهين شهر رفتنه و سپس به درخواست دادستان وقت اصفهان آقاي حميد رضا طباطبايي به سمت معاونت دادستان منصوب شدند ) موارد زيادي ديده و شنيده ام که حتي افرادي محکوم يا متضرر از احکام صادره تولايي شده اندولي ازحسن برخورد و متانت وي همواره به يکي ياد مي کنند .
 
 تولايي حتي زماني که ترفيع گرفته و پله هاي ترقي را طي نمود و به سمتهاي رياست دادگستري شاهين شهر و معاونت دادستان منصوب شد با روزهايي که در شعبه چهارم دادگاه عمومي شهرستان فلاورجان قضاوت مي کرد تفاوتي نداشت او همواره با روي گشاده همکار و ارباب رجوع را پذيرا و هر سلامي را به گرمي جوابگوبود ، در راهنمايي و ارائه اطلاعات حقوقي مضايقه نکرده و سعي وافر در رتق و فتق مشکلات مراجعين مي نمود .

پس مواردي که به عنوان انگيزه ترور از آن ياد شده نمي تواند در مورد تولايي صدق نمايد و اگر هم به فرض محال فرضيه دور از عدالت همکار محترم را صحيح دانسته و با ديدوي به قضيه بنگريم تولايي قرباني اعمال ديگرقضات شده ، و در هر صورت اساس استدلال همکار محترم زير سوأل است ، با اين حساب نبايستي تولايي ترور مي شد چراکه پرونده و بهتر بگوئيم پرونده هاي قاتل و برادرانش در دست قضات ديگر بوده لذانبايد از هر اتفاق ناگواري جهت نيل به اهداف بهره گرفت و به اذهان اينگونه متبادر کردکه چون تولايي ترور شده پس قاتل کينه ازوي به دل داشته و اين کينه در اثر اجحاف به وي بوده و.....پس دستگاه قضايي ايران ناقض حقوق بشر است . در پايان ذکر اين نکته ضروريست که ترور ناجوانمردانه شهيد تولايي هر چند دادگستري اصفهان را از وجود قاضي که اقتدار و استقلال را با متانت و رأفت توأمان داشت بي بهره نمود ولي نبايستي بهانه به دست دشمنان داده و براي آن دليل تراشي نماييم .
 
کشورهايي که داعيه دار حفظ ودفاع از حقوق بشر مي باشند جنايات غير انساني زيادي دارند به نحوي که حتي در مدارس و اماکن عمومي آن اسلحه و اسلحه کشي به وفور ديده مي شود . پس بر مسئولين امر است که با معرفي دقيق قاتل و تشريح انگيزه هاي واهي وي و نيز پاسخگويي به موقع شبهات منتشره در جامعه از ايجاد و پخش هر گونه شايعه جلوگيري نمايند و بر ماست که بعنوان قشر حقوقي جامعه از تفسيرهاي ناروا و دور از انصاف اجتناب نماييم .
والسلام علي من اتبع الهدي
چهار شنبه 26 بهمن 1390برچسب:, :: 11:50 :: نويسنده : پيمان گنجی جعفرلو

صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید من این وبلاگ رو به استادان عزیزم تقدیم میکنم
موضوعات
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان درمورد خودم و آدرس ganje.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.








نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 1
بازدید ماه : 196
بازدید کل : 65042
تعداد مطالب : 39
تعداد نظرات : 8
تعداد آنلاین : 1



Alternative content